گر به زندگيهاي دور و برتان نگاه كنيد، هزار و يك دليل براي حسرت خوردن پيدا ميكنيد. ممكن است شيوه صحبت كردن، نگاه كردن، حمايت كردن و حتي شيوهاي كه زوجهاي ديگر با هم وقت ميگذرانند و تفريح ميكنند، اين احساس را در شما ايجاد كند كه زندگي مشتركتان بيش از حد يكنواخت و بيهيجان شده است. ممكن است گاهي به خودتان نگاهي بيندازيد و فكر كنيد كيلومترها با آنچه از خود انتظار داشتهايد، فاصله داريد و به همين دليل ازدواج و همسرتان را به عنوان اولين مقصرها معرفي ميكنيد اما واقعيت چيز ديگري است. شايد شما زياد از حد خودتان را به دست سرنوشت سپردهايد و به جاي اينكه فكري به حال زندگيتان كنيد، منتظر هستيد عشق و آرامش از جايي به شما برسد. اگر فكر ميكنيد در زندگي ديگران چيزي براي حسرت خوردن وجود دارد، دست روي دست نگذاريد و يكبار ديگر نگاهي به اشتباهات كوچكي كه هر روز در زندگيتان اتفاق ميافتد، بيندازيد.
خنده مسري است
فقط يك هفته امتحان كنيد؛ با شادترين خانوادههايي كه دور و برتان ميشناسيد معاشرت كنيد و تاثيرش را روي زندگي مشتركتان ببينيد. محققان راست ميگويند، خنده مسري است! آنها معتقدند اگر با آدمهاي شاد وقت بگذرانيد، خودتان هم شاد و سرزنده ميشويد و اگر با آدمهاي سياهبين و كجخلق معاشرت كنيد، خودتان هم منتقد زمين و زمان ميشويد و اگر هم با زن و شوهرهايي كه مدام با هم بحث ميكنند زياد رفتوآمد كنيد، به مرور خودتان هم به يك زن و شوهر غرغرو تبديل ميشويد. اين ادعا به نظرتان عجيب و غريب ميآيد و باورش نميكنيد؟ توصيه ما اين است كه تنها مدتي امتحانش كنيد و بعد در مورد موثر يا بياثر بودنش قضاوت كنيد.
به دقت فكر كنيد
چه كاري درست است و چه كاري اشتباه؟ از نظر شما كدام كار عادلانه است و كدام نه؟ چه باورهايي براي شما ارزشمندترند و از كداميك ميتوانيد بگذريد؟ به تمام اين سوالها فكر كنيد و جواب هيچكدامشان را ناديده نگيريد. اگر براي قضاوت در مورد هر موضوعي منتظر نظر ديگران باشيد، هيچوقت خوشبخت نخواهيد شد. سعي كنيد بيشتر در مورد باورهايتان فكر كنيد و وقتي در موردشان به ثبات رسيديد، ديگر نگذاريد كسي براي تغيير دادن اين ارزشهاي ارزشمند به شما فشار بياورد حتي اگر اين فرد همسرتان باشد. قرار نيست ميان شما و همسرتان يك جنگ خانوادگي راه بيندازيم اما شما با نهايت آرامش و عشق بايد او را با مرزبنديهايتان آشنا كنيد و از او بخواهيد به آنها احترام بگذارد.
به هدفهايتان برسيد
نگذاريد مشكلات زندگي شما را از اهدافتان دور نگه دارد، اما اجازه ندهيد اهداف دوران مجرديتان هم زندگي مشتركتان را تحتتاثير قرار دهد. براي اينكه هر دو اين ابعاد را در كنار هم داشته باشيد، بايد اهدافتان را با توجه به وضعيت موجود، شرايط مالي، زماني و محدوديتهاي بعد از زندگي مشترك تعديل كرده و بدون كنار كشيدن، مسيري را تعريف كنيد كه در شرايط فعاليتتان هم بتوانيد به آن برسيد، باز هم ميگوييم جنس موفقيت، هدفگذاري و مسيري كه براي رسيدن به موفقيت انتخاب ميكنيد، قطعا بايد با دوران مجردي متفاوت باشد. شايد راهتان كمي سختتر و طولانيتر و اهدافتان كمي محدودتر شده باشد، اما بازهم اگر با شجاعت براي رسيدن به آنها قدم برنداريد، خيلي زود از سبك زندگياي كه انتخاب كردهايد، پشيمان خواهيد شد.
زياد در يك جا نمانيد
مدام در خانه و كنار هم ماندن يكي از آرزوهايي است كه خيلي از زن و شوهرها در ماههاي قبل از ازدواجشان براي رسيدن به آن لحظهشماري ميكنند اما بعد از رفتن زير يك سقف، اين آرزو هم شكل ديگري به خود ميگيرد. خانهنشين بودن بعد از ازدواج ميتواند به مرور شما را از هم دورتر كند. پس سعي كنيد هر هفته يك پيكنيك كوچك برپا كنيد و از مسافرتهاي ساده و هرازگاهي هم نگذريد. قبول داريم كه هزينههاي امروز كمرشكن شدهاند ولي نبايد به اين بهانه معاشرتهايتان را كمتر كنيد. سعي كنيد سادگي را به ميهمانيهايتان بياوريد تا بتوانيد هرچه بيشتر از اين تنهايي دونفره فاصله بگيريد و براي زندگي مشتركتان زنگ تفريح قايل شويد.
از خودتان راضي باشيد
اينكه زندگي بعد از ازدواج يكنواخت و خستهكننده شده باشد و اينكه شما فكر كنيد در اين زندگي آنقدر حل شدهايد كه از آن لذتي نميبريد اين تصور رايجي است اما به هيچوجه طبيعي نيست. خيلي از زن و شوهرها نميدانند كه چطور ازدواجشان را از هيجان و تجربههاي تازه پر كنند و به همين دليل در چنين باتلاقي ميافتند. اگر نميخواهيد درگير چنين حسي شويد، به جاي اينكه به عادتهاي موجود، تن دهيد، سعي كنيد گاهي از آنها فرار كنيد و از راههاي تازهاي بهدنبال عشق و شادي بگرديد. اگر احساس ميكنيد پيشرفت شغليتان، حس كسالتي را به زندگيتان وارد كرده، كمي از كارتان فاصله بگيريد و اگر فكر ميكنيد دور بودنتان از دوستهاي قديمي يا تجربههايي كه به زندگيتان معنا ميدهد شما را به اين حس دچار كرده، خودتان را از لاك اين زندگي بيرون بياوريد و كمي هيجان بهخودتان تزريق كنيد.
ميخواهم، ميتوانم
فكر نكنيد كه ديگران مسوول احساسات شما هستند و حتما اگر احساس خوشبختي نميكنيد، همسرتان گناهكار است. شما هم او را ميشناسيد و هم اوضاع زندگيتان را ميدانيد، پس سعي كنيد با توجه به امكانات موجود، به سمت خوشبختي برويد. جملههايي مثل تو خواستي، تو نگذاشتي، تو نتوانستي و... هيچ كمكي به خوشبختتر شدن شما نخواهند كرد پس به جاي اينكه همسرتان را متهم كنيد، خودتان دست به كار شويد و بگوييد من ميخواهم، من ميتوانم! حق با شماست؛ شما نميتوانيد در تمام اين مسير تنهايي تصميم بگيريد و تنهايي پيش برويد، پس به همسرتان بگوييد كه به چه كمكي احتياج داريد و برايش توضيح دهيد كه چطور ميتواند از شما حمايت كند.
از تغيير دادن و تغيير كردن نترسيد
شايد دوست داشته باشيد اوضاع همينطور كه هست بماند و اصلا به دليل اينكه وضعيت زندگي، احساسات و اهدافتان تغيير كرده، در مورد احساسي كه به همسرتان داريد، دچار ترديد شده باشيد اما باور كنيد تغيير هميشه بد نيست. شمايي كه 10 سال است با هم زندگي ميكنيد، قطعا نميتوانيد و نبايد هم بتوانيد ارتباطي مثل روزهاي نامزديتان داشته باشيد. از تغييراتي كه به مرور در احساسات و سبك زندگيتان ايجاد ميشود، نترسيد و تنها سعي كنيد آنها را به دلپذيرترين شيوه ممكن پيش ببريد. هر مرحله از زندگي مشترك ميتواند زندگي، احساسات و اهداف شما را زمين تا آسمان تغيير دهد، پس بيگدار به آب نزنيد و بدون آمادگي براي اين تغييرات، وارد يك مرحله جديد نشويد. دنبال اتفاق خارقالعادهاي نگرديد، خوشبختي همين اتفاقات روزمره دور و برتان است. همين كه در كمال سكوت كنار هم بنشينيد و تلويزيون ببينيد و براي رفتن به سفر، طول يك جاده را با هم رانندگي كنيد و همين كه وقتي يكي از شما از راه ميرسد و آن يكي، چايي گذاشته باشد. به زندگيهاي اطرافتان نگاه نكنيد، زيرا ارتباطي كه شما از راه دور ميبينيد، واقعا آن چيزي نيست كه در يك زندگي ميگذرد پس براي خوشبخت بودن، بهدنبال يك آرامش هر روزه بگرديد و از هر راه كه ميتوانيد آن را به زندگيتان بياوريد.
روزنامه شرق
نظرات شما عزیزان:
|